خداوندا !معبودا !چگونه به غيرِ تو اميد داشته باشم در حالي كه خير و نيكي همه به دست توست؟!چگونه تو را از ياد ببرم در حالي كه تو همواره به ياد مني؟!چگونه از تو غافل شوم در حالي كه تو همواره مراقب مني...؟!
سلام
وبلاگتون خوانا نيست فكر ميكنم بهتره يا قالبو عوض كنيد يا رنگ نوشته ها رو جسارتا
خدانگهدار
زيبا نوشتي دوست خوبم
فقط فکر چشم هاي ما هم باش
زيبا بودوتامل بر انگيز
حيف که آدم هيچوقت خودشو جاي طرف مقابل نميذاره
بدرود
در اوج شاديها ؛ در شوري اشک دلتنتگي ها ؛ به دنبال گمگشده خود به هر سو مي نگري .به دنبال دستي پر از مهر دوستي ؛و لباني هميشه خندان هر شب به ستار گان آسماني چشم مي دوزي که کدام يک ، در کدامين روز از آن تو خواهد شد
وقتي زندگي واست خيلي سخت شد، يادت باشه که درياي آروم ناخداي قهرمان نمي‌سازه...
من از زماني که قلب خود را گم کرده است ميترسممن از تصور بيهودگي اين همه دستو از تجسم بيگانگي اين همه صورتميترسم...من مثل دانش آموزي که درس هندسه‌اش راديوانهوار دوست مي‌دارد،تنها هستم...
افسوس که هرچه برده‌ام باختني است
بشناخته‌ها تمام نشناختني است
برداشته‌ام هرآنچه بايد بگذاشت
بگذاشته‌ام هرآنچه برداشتني است...
هروقت ديدي نبودن يکي بهتر از بودنشه، يه لحظه چشماتو ببند، وقتي که نيست رو به خاطر بيار. اگه ديدي چشمات خيس شد، بدون که داري به خودت دروغ مي‌گي!
زندگي مثل يه ديکته است. هي غلط مي‌نويسيم و هي پاک مي‌كنيم. دوباره مي‌نويسيم و باز پاک مي‌كنيم... غافل از اينکه يه روز داد مي‌زنن: ورقه‌ها بالا..!!
